بزرگ ترین آتشفشان دنیا کدام است؛ تامو ماسیف یا مانوالوا
به گزارش وبلاگ آقای عابدی، نگاهی تازه به کوه تامو ماسیف که زیر آب ها قرار گرفته است، حاکی از آن است که این کوه جایگاه خود را به عنوان بزرگ ترین آتشفشان از دست داده است؛ چراکه به عقیده زمین شناسان، تامو ماسیف اصلا آتشفشان نیست.
گزارشی که سال 2013 دانشمندان درباره آتشفشان 2000 مایل مربعی مانوالوا (Mauna Loa) واقع در هاوایی منتشر کردند، دوست داران زمین شناسی را شگفت زده کرد. گزارش حاکی از آن بود که این آتشفشان سپری شکل به احتمال زیاد بزرگ ترین آتشفشان دنیا نیست. دانشمندان در آن گزارش بیشتر تمایل داشتند که این عنوان را به کوه تامو ماسیف (Tamu Massif) اطلاق نمایند. تامو ماسیف، آتشفشانی خاموش در شرق بستر دریای ژاپن است که به نظر می رسد آتشفشانی سپری شکل به وسعت 100 هزار مایل مربع باشد. این رقم برابر با مساحت کل استان آریزونا در کشور آمریکا است.
اما، پژوهشی که اکنون در ژورنال علمی Nature Geoscience منتشر شد، تامو ماسیف را مورد واکاوی های دوباره قرار داد و به نتیجه گیری بسیار متفاوتی دست یافته است: تامو ماسیف اصلا یک آتشفشان سپری نیست. این گفته به آن معنا است که در این رقابت، مانوالوا باز هم پیروز شده است که جام را بالای سر ببرد. نکته جالب آنجا است که هر دو گروه پژوهشی را یک دانشمند سرپرستی می کرد: ویلیام ساگر؛ کارشناس ژئوفیزیک دریایی در دانشگاه هوستون.
بیل چادویک، یک زمین شناس بستر دریاها در لابراتوار محیط زیست دریایی اقیانوس آرام NOAA در آمریکا که مشارکتی در این پژوهش ها نداشته است، این نتایج را حیرت آور می داند و معتقد است، این همان کاری است که علم باید انجام بدهد:
صرف نظر از این واقعیت که شواهد در تضاد با باورهای گذشته هستند، هرچه که آن ها نشان بدهند را باور خواهید کرد.
ساگر هم با گفته های چادویک موافق است و به این نکته اشاره می نماید که نگاه تنونظرخواهانه گروه او به این ساختار بزرگ زیر آبی نشان می دهد که شاید آن یک انباشت بزرگ از پوسته اقیانوسی باشد که در حال حاضر نمی توان شرح زیادی درباره آن داد؛ شاید چیزی عجیب تر از یک آتشفشان غول پیکر و منحصربه فرد. او هنوز هم تامو ماسیف را فوق العاده می داند، حتی با اینکه دیگر نمی توان صفت فوق العاده ترین را برای آن به کار ببرد.
حفاری ها روی تامو ماسیف
ساگر، پژوهش روی تامو ماسیف را بیش از 25 سال پیش شروع کرد؛ یعنی مدت ها پیش از آنکه لقبی به آن اعطا کند. این ساختار بزرگ در اعماق شمال غربی اقیانوس آرام در شاتسکی رایز (Shatsky Rise) نهاده شده است که به عنوان یک فلات اقیانوسی شناخته می شود.
طبق یک نظریه، این طبقه های آتشفشانی ضخیم و مرتفع معادل اقیانوسی بازالت های سیلی قاره ای هستند؛ به عبارت دیگر، آن ها محصول گسیل های بسیار بزرگ و شدید و طولانی مدت گدازه های آتشفشانی هستند. تصور می شود که این ساختار، نوک توده ای گداخته از سنگ های گوشته زمین است که بالا آمده اند، فشارزدایی و ذوب شده اند و حجم انبوهی از ماگما در پوسته را فراوری نموده اند. این همان اتفاقی است که چه روی زمین و چه زیر دریا اتفاق می افتد.
مقالاتی که در دهه 1990 منتشر شدند، از جمله مقاله ای که ساگر نیز در آن مشارکت داشته است، همگی ایده الگوی توده گوشته برای ایجاد شاتسکی و رایز و تامو ماسیف را تشریح نموده اند. ساگر و برنامه بین المللی کشف اقیانوس در سال 2009 اقدام به حفاری در چند نقطه در آن کردند و گدازه های جامدی به ضخامت 23 متر در آن یافتند که به سمت بالا جریان داشتند. این موضوع نشان می دهد که این توده در واقع به وسیله فوران های بزرگ تشکیل شده است.
لرزه های مقطعی که زمانی کوتاه پس از حفاری ها رخ داد، بیانگر این موضوع بود که همه آن رودخانه های مواد مذاب از یک منبع واحد جریان می یابند. به نظر این گروه، همه چیز به گونه ای بود که گویی تامو ماسیف یک آتشفشان سپری شکل غول پیکر است (نوعی آتشفشان که معمولا با فوران گدازه های مایع و تجمع آن ها به شکل لایه های متعدد تشکیل می شود و ساختاری گنبدی شکل و مشابه یک سپر سنگی غول پیکر ایجاد می نماید). در آن صورت، تامو ماسیف بزرگ ترین آتشفشان سپری دنیا خواهد بود.
تغییر عقیده درباره توده بزرگ
ساگر می گوید زمانی که مقاله منتشر شد، هیجان رسانه ای ناشی از آن بسیاری از مردم را واداشت تا پژوهش سال 2013 را مطالعه نمایند و این موضوع به شدت مورد استقبال نهاده شد. او می گوید:
البته، موضوعاتی وجود داشت که همواره من را می آزارد.
به خصوص، موضوع جالبی که درباره اثر مغناطیسی تامو ماسیف وجود داشت. تامو ماسیف در نقطه ای در میان سه پشته اقیانوسی قرار داشت. در اینجا، ماگماها می جوشند و بالا می آیند، به شکل جامد درمی آیند و شکل پوسته ای نو به خود می گیرند و به بیرون از خط الراس حرکت می نمایند. مهم تر از همه، به عنوان اشکال پوسته ای نو در این پشته ها، تصویری کلی از میدان مغناطیسی سراسری زمین را ثبت می نمایند.
هر از گاهی، میدان مغناطیسی زمین می چرخد و این - به اصطلاح - وارونگی زمین مغناسیطی مانند یک الگو در بستر دریا ثبت می شوند. با فرض اینکه شیوه و مقدار فراوری پوسته تا حدودی در طول زمان پایدار است، بخش های بارکد باید نسبتا منظم باشد. این همان موضوعی است که در رشد پرهرج ومرج یک آتشفشان زیردریایی از جنس توده های گوشته به چشم نمی خورد.
کوه نسبتا کوچک تر دیگری به نام اوری ماسیف (Ori Masif) در کنار تامو ماسیف نهاده شده است. الگوی بارکد مغناطیسی این کوه به سمت راست حرکت نموده است؛ این جهت حرکت را می توان نشانه ای قوی از ایجاد آن به وسیله ماگماهایی دانست که از پشته اقیانوس خارج شده اند. در مقابل، مجموعه داده های مغناطیسی تامو ماسیف از قدرت چندانی برخوردار نیستند؛ اما به لطف تاثیر فراوان ناشی از مقاله سال 2013، ساگر پیروز شد بودجه خصوصی خوبی برای پیگیری کار خود و نقشه برداری دقیق از نوارهای مغناطیسی تامو ماسیف به دست بیاورد. حتی با اینکه نوارهای میانی در اثر چرخش بخشی از خط الراس در طول زمان دچار انحراف شده بود، اما باز هم نقشه ها آشکارا حکایت از خطوط راه راه بزرگی داشتند که از میان نوار مغناطیسی سراسر توده عبور نموده بود.
به عبارت دیگر، تامو ماسیف واقعا یک آتشفشان سپری نیست. در واقع، به نظر می رسد که این ساختار، مجموعه ای بسیار بزرگ شامل پوسته های اقیانوسی به ضخامت 19 مایل است که چهار برابر ضخیم تر از میانه دنیای است. هنوز معین نیست چگونه چنین چیزی ممکن است، اما یافته ها نشان می دهد که مقدار فراوری پوسته در اینجا خارج از نمودار است که باز هم دلایل آن قابل شرح نیست. کل شاتسکی رایز نیز پوشیده از همان نوارهای مغناطیسی راه راه است. این خطوط نشان می دهند که خود فلات های اقیانوسی، نسخه های زیردریایی بازالت های سیلی قاره ای نیستند و از توده های بزرگ گوشته ساخته نشده اند. بلکه، حاصل چیزی هستند که ساگر آن ها را نوع تقویت شده ای از توسعه بستر اقیانوس تعریف می نماید.
ساگر می گوید پژوهش سال 2013 حاصل تعداد انگشت شماری از پروفایل های لرزه ای و نمونه های محدود بود و مانند آن بود که دایناسوری نو را از روی دندان ها و استخوان ران بسازند.
ملکه باز می شود
چادویک که از مقاله سال 2013 قانع نشده بود، گمان می نماید که نویسندگان با استناد به داده های مغناطیسی قانع نماینده، راستا درستی را برای کار پیموده اند. اما کن روبین، ژئوشیمیدان و آتشفشان شناس در دانشگاه هاوایی در مانوا، هنوز قانع نشده است. او بر این باور است که هنوز هم تا به امروز، داده های قوی برای تست الگوی آتشفشان سپری، الگوی تقویت شده برآمدگی های آتشفشانی یا هر الگوی دیگری در این خصوص بسیار پراکنده هستند.
با وجود موارد فوق، به دست آوردن داده های بهتر، در حرف آسان تر از عمل است. مطالعه ویژگی های آتشفشان های زیرآبی، در مقایسه با عموزاده های زمینی آن ها، کاری به شدت طاقت فرسا و مملو از مسائل لجستیکی است. نمی توان به راحتی روی آن ها قدم زد و از هر نقطه ای که می خواهید نمونه برداری کرد. غالبا هم دانشمندان متکی بر مشاهدات غیر مستقیم هستند.
در وهله اول، حتی تشریح موقعیت ویژگی های آتشفشان های زیرآبی نیز کاری به شدت زمان بر و سخت است؛ طوری که هنوز باید کاری بیشتری برای کشف آن ها انجام داد. جانین کریپنر از برنامه آتشفشان های دنیای موسسه اسمیتسونیان می گوید:
مطالعه روی آتشفشان های سیارات دیگر آسان تر از مطالعه اقیانوس های زیر اقیانوس های خودمان است.
روبین این تردید را بیان می نماید که تا زمانی که اطلاعات بیشتری درباره ابعاد، توزیع و سرمنشا جریان های گدازه ها نداشته باشیم و تا زمانی که تصویربرداری های ژئوفیزیکی بیشتری برای شناختن ساختارهای زیربنایی در اختیار نباشد، نظرات مربوط به سرمنشا های تامو ماسیف و شاتسکی رایز همچنان به صورت نظری و فرضی باقی خواهند ماند و تا آن موقع، مانوالوا همچنان به عنوان بزرگ ترین آتشفشان مستقل سیاره زمین شناخته خواهد شد.
منبع: کجارو / nationalgeographic.com